۲۰۲۴ سپتامبر ۹, دوشنبه
از پدر جاودانی به شدت طلب بخشش کنید. اگر مردم توبه نکنند، جنگ گسترش خواهد یافت
تجلی پادشاه رحمت در ۲۵ آگوست ۲۰۲۴ برای مانوئلا در سیورنیخ، آلمان

یک گوی بزرگ طلایی از نور در آسمان بالای سر ما شناور است، همراه با دو گوی کوچکترِ نورانی. نوری شگفتانگیز به سوی ما میتابد. آن گوی بزرگ طلایی باز میشود و پادشاه رحمت به نزد ما میآید. تاج سلطنتی طلایی را بر سر دارد. چشمان او آبیاند و موهایش کوتاه، مجعد و قهوهای تیره است. پادشاه آسمانی جامهی خونِ باارزش خود را پوشیده است. در دست راست عصای زرین بزرگ خود را نگه داشته و در دست چپ کتاب مقدس، ولگاتا. بر روی جامهاش تاک لیلیای را میبینم که بارها توصیف کردهام. دو کرهی نور دیگر باز میشوند و از آنها دو فرشته بیرون میآیند. آنها به ردایی سپیدِ تابناک پوشیده شدهاند، بسیار ساده و بدون درز. زانو زده، شنل نوزاد عیسی را بر سر ما گسترش میدهند. مانند چادری زیر این شنل سلطنتی پناه گرفتهایم. پادشاه رحمت با ما سخن میگوید: "به نام پدر و پسر - که همان من هستم - و روحالقدس - آمین. شما دیگر از حالا (یادداشت خودم: معنی کلمهی “حالا”: از آن زمان. کمی قبلتر شروع میشود و ادامه دارد. در اینجا به معنای پس از مرگ رستگاری بخش عیسی بر صلیب است). دوستان من، شما خانوادهی من هستید. با این حال، ممکن است شما را دوست خطاب کنم. خویشاوندی ما در ایمان است. من شما را از طریق خونِ باارزش خود بر روی صلیب رهایی دادم. من شما را بر روی صلیب رها کردم، بنابراین اکنون یک خانواده هستیم."
م.: پس همه اربابانی که به آن تعلق دارند، عشق میورزند و کاتولیکها عمل میکنند؟ پادشاه رحمت میگوید: "بله!"
اکنون میزبانی بر روی سینه او ظاهر میشود و پادشاه رحمت میگوید: "من نان حیات هستم، همانطور که گفتم و امروز نیز به شما میگویم. هر کس این نان را بخورد و خون من بنوشد زندگی ابدی دریافت میکند! مردم درک آن دشوار بود و هنوز هم همینگونه است. اما این حقیقت است. این راه رسیدن به من در آسمان است. بنابراین وقتی به شما می گویم که در مراسم مقدس کلیسای مقدسم زندگی کنید، پس خودِ من در مراسم مقدس زنده هستم! تنها تعداد کمی میتوانند آن را درک کنند، اما این حقیقت است. هر کس مرا پیدا کند، فراوانی هدایا به او خواهم داد! همه بتها را از زندگی خود حذف کنید: قلبتان را باز کنید و اجازه دهید قلبهایتان با عشق من پر شود. این نجات شماست!" متون مقدس (ولگاتا) در دست پادشاه آسمانی گشوده میشود و خواندنها و انجیل امروز را تشخیص میدهم. خواندنها را به صورت طومارها در کنار متون مقدس میبینم. در متون مقدسی که باز شده است، انجیل روز را تشخیص میدهم. اکنون متون مقدس توسط فرشتگانی که زانو زدهاند در برابر پادشاه الهی نگهداری میشوند. اولین متن از کتاب یوشع، یش 24: 1 - 2a. 15 - 17.18b: "در آن روزها یوشع تمام قبایل اسرائیل را در شخیم جمع کرد؛ بزرگان اسرائیل، رهبران، داوران و ناظرین را فراخواند و آنها در برابر خدا ایستادند. یوشع به همه مردم گفت: «اگر خدمت کردن به خداوند برای شما خوشایند نیست، پس امروز تصمیم بگیرید که چه کسی را عبادت خواهید کرد: خدایانی که پدرانتان فراتر از رودخانه پرستش میکردند یا خدایان عمونیها در سرزمینی که در آن ساکن هستید. اما من و خانه ام به خداوند خدمت خواهیم کرد.» مردم پاسخ دادند، «دور باد از ما اینکه باید خداوند را ترک کنیم و خدایان دیگر را عبادت کنیم. زیرا خداوند بود که ما و پدرانمان را از خانهی بردگی مصر بیرون آورد و تمام معجزات بزرگ را در برابر چشمان ما انجام داد. او همه راهی را که سفر کردهایم محافظت کرد و در میان تمام مردمانی که از سرزمین آنها عبور کردیم."
خوانندگان عزیز! به یکدیگر در ترس مشترک از مسیح تسلیم شوید. ای زنان، نسبت به شوهرانتان چنان مطیع باشید که نسبت به خداوند؛ زیرا شوهر سر زن است همانطور که مسیح سر کلیساست. خود او نجاتدهندهٔ بدن است. اما همانطور که کلیسا به مسیح اطاعت میکند، زنان نیز در همه چیز باید به مردان تسلیم شوند. ای شوهران، همسرانتان را دوست داشته باشید، چنانچه مسیح نیز کلیسا را دوست داشت و برای تقدیس آن خود را فدا کرد و با شستشوی آب از طریق کلام او پاکیزه ساخت. تا بتواند کلیسا را باشکوه به حضور خودش بیاورد، بدون لکه یا چینوچروک یا هر عیب دیگری؛ مقدس و بیعیب. به همین دلیل است که مردان موظفند همسران خود را چنان دوست داشته باشند که بدن خودشان را دوست دارند. کسی هرگز از بدن خود متنفر نبوده بلکه آن را تغذیه میکند و گرامی میدارد، همانطور که مسیح کلیسا را انجام میدهد. زیرا ما اعضای تن او هستیم. بنابراین مرد باید پدر و مادرش را ترک کند و به همسرش بپیوندد، و این دو یک جسم شوند. این راز عمیقی است؛ من آن را به مسیح و کلیسا ارجاع میدهم."
در آن زمان بسیاری از شاگردان عیسی که به سخنان او گوش میدادند گفتند: 'این سخن دشوار است، چه کسی میتواند آن را بشنود؟' عیسی دریافت که شاگردانش دربارهٔ این موضوع غرغر میکنند و از آنها پرسید: 'آیا از این مسئله ناراحت هستی؟ وقتی پسر انسان صعود به جایی که قبلاً بود را ببینی چه خواهی گفت؟ روحی است که حیات میبخشد؛ گوشت سود نمیرساند. کلماتی که با شما سخن گفتهام روح و زندگی هستند. اما برخی در میان شما ایمان ندارند. زیرا عیسی از ابتدا میدانست کدام یک ایمان ندارند و چه کسی او را تسلیم خواهد کرد. و او گفت: 'به همین دلیل است که به شما گفتم، هیچ کس نمیتواند نزد من بیاید مگر اینکه پدر به او عطا کند.' در نتیجه بسیاری از شاگردانش کنارهگیری کردند و دیگر با او همراهی نکردند. سپس عیسی از دوازده نفر پرسید: 'آیا شما هم میخواهید بروید؟ شیمون پطرس به او پاسخ داد: خداوند، نزد چه کسی برویم؟ تو کلماتی از حیات ابدی داری. ما ایمان آوردهایم و شناختیم: تو مقدس خدا هستی."
پادشاه رحمت سخن میگوید: 'ببینید، مردم نتوانستند کلمات من را درک کنند، اما چقدر مهم هستند. کلمهٔ من ابدی است. از جمع شدن فرزندان اینجا بسیار خوشحالم و آنها را برکت میدهم: به نام پدر و پسر - که همان من هستم - و روحالقدس. آمین. هر اتفاقی بیفتد، در ایمان ثابت بمانید و مانند این کودکان اینجا نزد من بیاورید! من به قلبهای شما نگاه میکنم و هدایای غنی خواهم داد. ببینید، من نیز مثل یک کودک نزد شما میآیم. بهویژه برای صلح دعا کنید، از آمرزش همهٔ جراحات علیه خدا پیش پدر ابدی درخواست کنید! چقدر در دعاهای کودکان شادی میکنم! صادقانه و ساده باشید. در تمام آنچه که پدر ابدی به شما میدهد شادمان شوید. به قلبهای فاسد نگاه نکنید، برای آنها دعا کنید، مهربان باشید! اما با ایمان پر بمانید. من همهٔ وجود خود را دوست دارم!"
یک پیام شخصی داده شده است.
سپس پادشاه رحمت عصای سلطنتیاش را به قلبش میگیرد که بر میزانی ظاهر میشود که او روی سینهاش حمل میکند. عصای طلایی او مانند اسپرژوس با خون گرانبهای خود پر میشود. خداوند ما را برکت میدهد و کسانی که بیمار هستند، رنجورند و همهٔ کسانی که به یاد او هستند با خون گرانبهایش میپاشد: 'به نام پدر و پسر - که همان من هستم - و روحالقدس. آمین."
بهشدت برای آمرزش پیش پدر ابدی درخواست کنید. اگر مردم توبه نکنند، جنگ گسترش خواهد یافت.
بنابراین: بسیار زیاد درخواست کنید! این آیندهٔ شما و فرزندانتان است که از آنها میخواهید. صلح را در قلب خود نگه دارید، سپس برای همسایهٔ خود و کشورهایی که شرارت در آن آشکار شده دعا کنید. شرارت در جنگ ظاهر میشود. دعای شما به آسمان میرسد و من صدای شما را خواهم شنید. همیشه این را به یاد داشته باشید! زانو بزنید و دعا کنید! شما تحت پوشش محافظتکنندهٔ من پناه گرفتهاید. این ردای خون گرانبهای من است. در قلب مقدس من پناه بگیرید! من همهٔ روزها بر شما نظارت میکنم. با متون مقدسه و آموزههای کلیسای مقدس من مبارک باشید!"
پادشاه آسمانی از ما دعا میخواهد: 'ای عیسی، گناهان ما را ببخش...'
ما به آرزوی پادشاه آسمانی عمل میکنیم و با هم دعا را زمزمه میکنیم. سپس پادشاه رحمت سخن میگوید:
"هر روز خود را بر مذبح کلیسای من قربانی میکنم! خوب به این فکر کن. برای صلح، قربانی مقدسِ مراسم عشای ربانی را تقدیم کن. آمین."
خداوند دست راستش را بهعنوان نشانه نزدیکیاش بهسمت من دراز میکند، از طرف همهٔ کسانی که او را دوست دارند و خواستار تعظیم پاهایش در مجسمه عیسی کودکِ پراگ است. پادشاه رحمت سخن میگوید:
"خداحافظ!"
م.: “خدانگهدار، پروردگار!
پادشاه رحمت به نور بازمیگردد و ناپدید میشود، همانطور که دو فرشته نیز همین کار را میکنند.
این پیام بدون پیشداوری در مورد قضاوت کلیسای کاتولیک رومی اعلام شده است.
حق نشر. ©
لطفاً به آیات کتاب مقدس در متن پیام نگاه کنید!